به گزارش شهرآرانیوز، دهم دیماه ۱۴۰۳ بود که خبر تصمیم عجیب مجلس برای آزادسازی کامل قیمت حاملهای انرژی به ازای پرداخت یارانه ۱۰ میلیون تومانی به سرتیتر رسانهها تبدیل شد. ایده اصلی آن بود که سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه آشکار و پنهان در کشور پرداخت میشود و از آنجا که ایران جزو سه کشور اول دنیا در ارزانی قیمت بنزین، گاز و گازوئیل است، پرداخت یارانههای غیرمستقیم باعث بهوجودآمدن مسابقهای در مصرف شده که در آن، هرکس بیشتر مصرف کند، بیشتر یارانه میگیرد؛ به همین دلیل هم براساس مطالعات دانشگاهی، اقشار ثروتمند در ایران ۲۳ برابر اقشار نیازمند از یارانههای غیرمستقیم و پنهان بهرهمند میشوند. این تصمیم مجلس اگرچه با واکنشهای متفاوت کارشناسان اقتصادی مواجه شد، اما یکبار دیگر گمانهزنی درباره خوب یا بد بودن اصل پرداخت یارانه را به نَقل داغ محافل کارشناسی تبدیل کرد.
یارانه یا همان سوبسید، یک مفهوم حمایتی در علم اقتصاد است که اینطور تعریف میشود: «کمکهای بلاعوض نهاد حاکمیت به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان برخی از کالاها و خدمات برای حفظ توازن بازار». حالا ممکن است بنا به تشخیص شرایط اقتصادی، این کمکهای بلاعوض به شکل نقدی به حساب سرپرستان خانوار واریز شود یا بر اقلام اساسی سبد معیشتی اعمال شود که موجب کاهش قیمت تمامشده این کالاها خواهد شد.
در گفتوگو با شهرآرانیوز، مهدی فیضی، عضو هیئتعلمی اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به ضرورت ذاتی پرداخت یارانه میگوید: دولت به عنوان حکمران کشور باید فقطوفقط جایی در اقتصاد دخالت کند که بازار شکست میخورد؛ یعنی زمانی که بازار دیگر نتواند کمک به رفاه جامعه کند. بر همین اساس میگوییم دولت هرگز نباید در قیمتگذاری دخالت کند؛ چون بازار همیشه خودش میتواند قیمتها را کنترل کند. حالا دولت کجا باید به میدان بیاید؟ جایی که قشر ضعیف جامعه از تحولات بازار دچار زیان میشود. اینجاست که میگوییم پرداخت یارانه ضرورت دارد تا قدرت خرید دهکهای پایین درآمدی متناسب با تورم حفظ شود.
یک سؤال اساسی در این حوزه این است که بدانیم یارانه مستقیم بهتر است یا غیرمستقیم؟ یعنی بهتر است دولت به صورت نقدی مبالغی را به حساب سرپرستان خانوار واریز کند یا اینکه به شکل غیرمستقیم با پرداخت یارانه غیرنقدی، کالاهای اساسی را ارزان نگه دارد؟ این استاد دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این سؤال بیان میکند: مشکل امروز اقتصاد ایران در حوزه یارانه این است که ما شکلهای سالم پرداخت آن به صورتهای مستقیم و غیرمستقیم را نداریم، اما شکلهای ناسالم آن به خصوص در بحث حاملهای انرژی به صورت سازمانیافته وجود دارد.
او میافزاید: اقتصاد میگوید دولتها به اقشار پردرآمد فقط باید یارانه غیرمستقیم بدهند، اما برای اقشار کمدرآمد، یارانه هم باید غیرمستقیم باشد و هم به شکل نقدی، اما بازهم یک پاسخ مشخص و بدیهی در این باره وجود ندارد، از کشوری به کشور دیگر، متفاوت است و ظرافتها و پیچیدگیهای متعددی در این حوزه وجود دارد. به عبارت دیگر، دولتها باید نه یکشبه بلکه به صورت تدریجی به سمت حذف کامل یارانههای پنهان گام بردارند و منابع مالی حاصل از آن را به شکل نقدی متمرکز بر اقشار کمدرآمد اختصاص دهند.
یک موضوع مهم و جذاب درباره یارانه، مقایسه نظام پرداخت یارانه در کشورهای جهان است. در کشور ما از اردیبهشت سال ۱۴۰۱ که به دستور شهید رئیسی، یارانههای نقدی از ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان به ازای هر نفر به ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد، رتبه ایران در جدول پرداخت یارانه چند پله بهبود یافت، اما هنوز هم ایران را میتوان از کشورهایی دانست که با پرداخت حدود حداکثر ۴.۵ دلار یارانه نقدی، در جمع ضعیفترین کشورها قرار دارد.
در گفتوگو با ما، مهدی فصیحیهرندی، پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، تأکید میکند که در بسیاری از کشورهای جهان، یارانه فقط به شکل غیرنقدی و متمرکز بر حاملهای انرژی اقشار کمدرآمد است، اما حتی در این کشورها نیز شکل نقدی و هدفمند یارانه وجود دارد.
او میافزاید: حالا رقم یارانه در کشورهایی همچون حوزه اسکاندیناوی که بهاصطلاح علمی، دولت رفاه دارند، بسیار بیشتر است و در کشورهای درحالتوسعه کمتر؛ اما به شکل کلی، این موضوع را میگویم که بدانید یارانه یک موضوع پذیرفتهشده در علم اقتصاد است؛ یعنی همه دولتها این را به مردمشان پرداخت میکنند، اما کم و زیاد دارد.
او ادامه میدهد: به شکل کلی بخواهم بگویم، بزرگترین مزیت کشورهایی که شاخص رفاه عمومی در آنها بالاست، نه پرداخت مبالغ هنگفت بلکه پرداخت هدفمند یارانه است؛ یعنی مثلاً دولت سوئیس که رتبه نخست جهان در پرداخت یارانه را دارد، اینطور نیست که هر ماه حدود ۸ هزار دلار یارانه هر فرد بیکار را مستقیم به حساب او واریز کند، بلکه براساس صورتسنجی دقیق از گردش مالی، درآمد، موقعیت سکونت، فرزندآوری و دهها پارامتر اقتصادی، این رقم به شکل نقدی و غیرنقدی تغییر میکند. علاوه بر این، کاربریهای سیاسی و امنیتی فراوانی هم در سالهای اخیر براساس نظام توزیع یارانه در کشورهای جهان ایجاد شده و بر این اساس، مثلاً در کشورهایی که سیاست ضدمهاجرتی دارند، یارانه همه مهاجران بهاستثنای پناهندگان سیاسی و اپوزوسیون کشورهای متخاصم حذف میشود.
در جریان مصاحبه با اساتید اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد و به اذعان همه آنها، این حقیقت برایمان مسجل شد که براساس نظر علم اقتصاد، عموماً یارانه نقدی مؤثرتر از شکل غیرمستقیم آن است، اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود. زهرا تیموریان، استاد جامعهشناسی اقتصادی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ما به بررسی این موضوع میپردازد و میگوید: یارانه نقدی بهموازات همه امتیازاتی که دارد، در کشورهای توسعهیافته نوعی تنبلی اقتصادی را در اقشار هدف ایجاد میکند. به طور مثال، در جریان نظرسنجی که سال ۲۰۲۴ در هند انجام شد، ۱۲۵ هزار خانواده کمدرآمد ترجیح میدادند تا بهجای استخدام جوان بیکار خود، بستههای معیشتی و یارانه نقدی ۵۰۰ روپیه را دریافت کنند. میبینید؟ الان متأسفانه باید اذعان کنیم که در کشور ما نیز شرایط مشابهی وجود دارد.
او میافزاید: البته این اثرگذاری بیش از آنکه دلایل علمی داشته باشد، ریشههای فرهنگی دارد؛ زیرا شما میبینید که امروزه در سوئیس بیشترین میزان یارانه نقدی جهان به ازای هر نفر پرداخت میشود، اما همزمان، نرخ بیکاری هنوز کمتر از ۵ درصد است؛ یعنی چه؟ یعنی مردوزن جوان سوئیسی باوجود دریافت یارانه زیاد بازهم دست از کار برنمیدارند و خودشان هم کسب درآمد میکنند. به همین دلیل است که میگوییم در جریان تعیین نرخ یارانه، باید به پیوستهای فرهنگی و اجتماعی هم توجه شود.